ما در زمان مرحوم آقا[۱] همین مصیبت را داشتیم؛ الآن هم داریم و من بارها گفتهام که الآن هم مشاهده میکنیم که هست. و لذا میگویم: آقایان! رفقا! دوستان! بدون شک هر کدام از ما یعنی من، شما، ایشان و… این قدر مصیبت و بدبختی داریم که اگر بخواهیم به آن بپردازیم، فرصتِ سَر خاراندن هم نداریم! ولی ما همهٔ این مسائل را کنار گذاشتهایم و فقط چشممان را دوختهایم به اینکه فلانی چه کار دارد میکند!
من این را به شما بگویم: هر کس را دیدید که به جای اینکه به خود بپردازد، مدام آمد و به کارهای دیگران پرداخت، بدانید که او کارش خلاف است، قدمش، قدم خلاف است. و ما اسم او را آدم بیکار میگذاریم. آدم بیکار کسی است که به جای اینکه به خودش نگاه بکند، به دنبال این است که: «چرا این آقا فلان کار را کرد، چرا آن آقا فلان کار را کرد، چرا این آقا عمامهاش را کج گذاشت، چرا این آقا ریشش را آن طوری کرد … آقا به تو چه مربوط است؟! اصلاً تو چه کار داری؟! آیا تو مشکلات خودت تمام شده است که اکنون سراغ این و آن آمدهای؟! و چقدر ما از این حال، در زمان مرحوم آقا ضربه خوردیم! طرف هزار و یک عیب و نقص دارد، سراغ این و آن میرود.
پانوشتها
- منظور علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی رضواناللَهعلیه است [⤤]